حالا هم بانکها وضعیت نامناسبی دارند و هم دولت باید پایان سال ۱۴۰۰ و ۶ ماه اول سال ۱۴۰۱ حجم زیادی از اوراق سررسید شده را با سودش تسویه کند. اگرچه یک راه این است که دوباره اوراق منتشر کنیم ولی این کار باعث افزایش تصاعدی بدهی های دولت میشود و میتواند دولت را به سمت بحران بدهی پیش ببرد.
دولت دو راه پیش رو دارد:
راه میان مدت، همان توافق برجام است که در کوتاه مدت نمیتواند ایران را به منابع مالی برساند ضمن اینکه بخشی از داراییهای مد نظر ما از قبل هزینه شده اند و در قبال انها پول چاپ شده و مبالغ هم هزینه شده و فرض بر این بوده است که این منابع ازاد شده است. با این حال بهبود فروش نفت و دسترسی به منابع بلوکه شده میتواند دولت را از این فشار هزینه ای خارج کند. با این وجود بانکها همچنان تحت فشار باقی خواهند ماند.
منبع درامد دیگر دولت وصول مالیات است که همین حالا هم با جدیت دنبال میشود اما در شرایط رکود فعلی نمیشود به مالیات به عنوان منبع اصلی درامد دولت برای جبران کسری بودجه نگاه کرد.
در دسترس ترین گزینه که هم دولت و هم بانکها را از این بحران خارج خواهد کرد دلار است.افزایش قیمت دلار خبر خوبی برای دولت است تا بدهیهایش را با دلارهای کمتری بپردازد. برای بانکها هم با توجه به دارایی ارزیشان دلچسب است. در شرایطی که دلار افزایش مییابد رکود به سرعت از بین میرود و تقاضا تحریک میشود. این یک راه میان بر برای وضعیت فعلی است که البته دولتهای قبل از آن استفاده کرده اند و به هیچ وجه به معنای رشد اقتصادی نیست و باعث خوشحالی کسی هم نمیشود. هدف مطلب این است که بدانیم ابزارهای در اختیار دولت برای بهبود وضعیت فعلی چیست؟ باید دید آیا در نهایت دولت فنر جمع شده در دلار را ازاد خواهد کرد و بخش زیادی از بدهیهایش را با فروش دلار تسویه خواهد کرد و با شوک تورمی بورس و بانک و و مسکن و کلیت اقتصاد را از رکود خارج خواهد کرد و یا باز هم به اوراق فروشی روی خواهد آورد و تورم را به سالهای بعد موکول خواهد کرد؟
نظر شما